شهر هوشمند در پرتو شهرنشینی و فراگیر شدن اینترنت

این روزها که بحث شهر هوشمند در مجامع علمی و برنامه ریزیِ ایران به بحثی داغ بدل شده است، شاید لازم باشد نخست بدانیم که چگونه یک شهر، هوشمند می شود و جایگاه مردم در آن چیست.

آیا شهر هوشمند شهری است که باید منتظر بمانیم تا دولت­مردان برای ما بسازند و سپس کلید آن را به ما تحویل بدهند تا ما در آن در خوشی و آسایش باقی عمرمان را سپری کنیم و یا شهری است که با مشارکت فعال شهروندان به دست می‌آید. اگر قرار است مردم به‌صورت مستمر و فعال در ساختن شهری هوشمند که ضامن بهزیستی شهروندان است شرکت کنند، این اتفاق چگونه ممکن است؟

تاون سَند اهمیت شهر هوشمند را در پرتو شهرنشینی و فراگیر شدن اینترنت می‌داند. او در توضیح خود به سه‌نقطه عطف در تاریخ تمدن بشری تا سال 2008 میلادی اشاره می­کند: اول، برابری جمعیت شهرنشین و روستایی در جهان، دوم، پیشی گرفتنِ تعداد استفاده‌کنندگان اینترنت موبایل از کسانی که از اینترنت کابلی استفاده می‌کردند، تبدیل اینترنت مردم به اینترنت اشیاء روندی که می­توان با نگاه به تعدد سنسورها و دستگاه‌هایی که به‌صورت شبکه به اینترنت وصل هستند و حجم بالایی از داده‌ در هر ثانیه جابه‌جا می­کنند، مشاهده کرد؛ بنابراین اصلی‌ترین عامل در شهرنشینی مدرن، جریان تبادل اطلاعاتی است که در فضای شبکه اینترنت در حال رخ دادن است.

این تغییرات زیرساختی که همگی مدیون پیشرفت اینترنت هستند، با فراگیر شدن گوشی­های همراه و تبلت­ها همراه شده است که دارای ویژگی­های منحصربه‌فردی هستند و ارتباط بین مردم و ارتباط بین مردم و محیط شهری را دست‌خوش تغییرات بسیاری کرده­اند. این پیشرفت­ها که جزئی از ملزومات شهر هوشمند به‌حساب می‌آیند تنها باعث دگرگونی فناوری در عصر مدرن نشده‌اند، بلکه مهم­تر از آن این است که بر مفاهیم اساسی مدیریت و برنامه‌ریزی شهری اثر به سزایی گذاشته‌اند. مهم­ترین تغییر در این حوزه که پیوند محکمی نیز با مفهوم شهر هوشمند دارد این است که پیشرفت علم پیچیدگی (مجموعه نظریات مطالعه سیستم­ها) باعث دگردیسی رویکرد بالا به پایین در نظریه سیستم­ها به رویکرد پایین به بالا شده است. به عقیده پرتگالی در رویکرد اخیر، شهرها به‌عنوان سیستم‌های بیولوژیکی دیده می، شوند که سیستمی باز بوده و بر اساس فرآیندهای دینامیک تحولی عمل می­کنند. حاصل تحولات این‌چنینی در رویکردهای برنامه‌ریزی شهری موجب شکل­ گیری برنامه ­ریزی شهری مشارکتی در دهه­ های اخیر شده است. در جامعه جهانی امروز دیگر این سوال مطرح نیست که آیا باید مردم را وارد تصمیم‌گیری‌های شهری کرد یا خیر بلکه سوال این است که چگونه به طرز موثرتری می­ توان شهروندان یک شهر را وارد گود کرد و از این طریق باعث افزایش غنای تصمیمات و کاهش درصد خطای آن­ها شد.

از دیدگاه آلن بیرو مشارکت به معنای سهمی در چیزی یافتن و از آن سود بردن و یا در گروهی شرکت جستن و با آن همکاری داشتن است. در جامعه‌شناسی بین مشارکت به‌عنوان حالت یا وضع (امر شرکت کردن) و مشارکت به‌عنوان عمل و تعهد (عمل مشارکت) تفاوت وجود دارد. تجربه توسعه شهری ثابت کرده است که در همه امور، سازمان­های مردم‌نهاد بهترین بستر برای مشارکت مردم هستند و لذا به سازمان­ها پیشنهاد می‌شود از ظرفیت خوب و ارزشمند جامعه برای تصمیم‌گیری امور استفاده کنند. از سوی دیگر، حال که صحبت از اهمیت مشارکت شهروندان در شهر هوشمند به میان آمده است لازم است که به موانع و خطرات در مسیر تحقق حقیقی مشارکت فعال شهروندان نیز پرداخته شود. دراین‌باره در سال 2004 اروین و استانس بری به مضرات مشارکت شهروندی برای دولت و خود شهروندان اشاره می­کنند و یکی از اصلی­ ترین موارد را بحث هزینه و زمان می ­دانند. نگرانی که باعث می­شود خیلی از حکومت­ها به سمت این رویکرد برنامه ­ریزی شهری حرکت نکنند چرا که ممکن است هدر رفت هزینه و زمان حتی باعث شود که تصمیمی که در نهایت گرفته می­شود، به دلیل کمبود هزینه و زمان قابل اجرا نباشد.

برای حل این مشکل یکی از اصلی‌ترین راه‌حل‌های موجود در شهرهای هوشمند استفاده از مشارکت مبتنی بر گوشی‌های همراه (mparticipation یا mobile -Participation) است. ایجاد فضای مشارکتی که شهروندان بتوانند از طریق گوشی‌های همراه خود، به‌طور پیوسته با حاکمیت در ارتباط باشند می‌تواند در عین تسهیل مسیر مشارکت فعال شهروندی، تعدادی از مشکلات و خطرات مانند مسئله هزینه و زمان را نیز تقلیل بخشد.

 

 

 

 

مشارکت شهروندان به کمک فناوری

 

مشارکت مبتنی بر گوشی­های همراه در اصل حاصل تحول مشارکت اینترنتی (eParticipation) است. در این روش گوشی‌های همراه، به‌طور خاص نرم‌افزارها، به‌عنوان ابزار مشارکت شهروندی عمل می­کنند و آن چیزی که موجب تمایز مشارکت مبتنی بر گوشی‌های همراه از مشارکت مبتنی بر اینترنت می­شود، قابلیت جابه‌جایی است. فراگیر بودن و قابلیت جابه‌جایی درگوشی‌های همراه امکان مشارکت تمامی اقشار جامعه که خیل عظیمی  از آن‌ها نظرشان در انواع مشارکت­های سنتی پرسیده نمی‌شود را در هرلحظه و در هر مکان فراهم می­کند. نکته دیگری که در انواع مدرن مشارکت شهروندی به‌خصوص در مشارکت مبتنی بر گوشی­های همراه دیده می­شود این است که رابطه تصمیم‌گیرندگان و شهروندان از یک رابطه یک‌طرفه به یک دیالوگ مستمر تبدیل‌شده است. دیگر نحوه مشارکت بدین‌صورت نیست که از مردم تنها به‌صورت مقطعی و درباره مسائل کلی سوال شود و آن‌ها نیز با رای خود نظرشان را اعلام نمایند بلکه به‌صورت یک تبادل فعال دو طرف با یکدیگر صحبت کرده، به تبادل‌نظر می­پردازند و تصمیمات را با کمک یکدیگر چکش­ کاری می ­کنند تا آنچه به‌عنوان تصمیم باقی می­ماند تلاش و مشارکت هردو طرف بوده و طرفین خود را در قبال آن شریک و مسئول بدانند.

به‌طورکلی در ارتباط با مشارکت جمعی می­توان گفت که استفاده از ابزار و خدمات متنوع اطلاعاتی در حال تبدیل به جنبه ه­ای جدایی‌ناپذیر از تمام اجزای مدیریت شهری شده‌اند، لذا سیستم­ های شهری و شیوه‌های برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری باید طوری طراحی شود تا از دیدگاه کاربران که شهروندان هستند حداکثر استفاده بشود، زنان همپای مردان قادر به ایجاد و ورود به مشارکت باشند، مدل‌های کسب‌وکار جدید برای ارائه‌دهندگان خدمات طراحی و اجرا شود و نیز رابط کاربر آسان و چابک، طراحی و معرفی شوند.

در بررسی آینده مشارکت مردمی در بستر ذکرشده امیدوار است که مفاهیم، خدمات و ابزار جدید مشارکت الکترونیکی بتوانند مشارکت شهروندان را در تمام بخش­های تصمیم‌گیری خصوصا تصمیماتِ محلی افزایش دهند و تلاش­های مستمر و نوآور در حمایت از توسعه فناوری‌های جدید به رشد مشارکت مردمی بی افزایند. به نظر می‌رسد در دنیای امروز، مقوله مشارکت مردم شرط توفیق هر نوع برنامه و رهیافت کلان اقتصادی  اجتماعی و توسعه است و علت آن بهره‌گیری از ظرفیت عظیم مردمی و نیز گستردگی و تنوع زمینه‌های مشارکت است.  هر چه مردم مشارکت بیشتری در امور مربوط به خود داشته باشند، امکان کسب موفقیت بیشتر فراهم می‌شود و اقشار مختلفِ جامعه از نتایج مشارکت و فواید حاصل از توسعه بهره‌مند خواهند شد.

 

 

 

 

اشتراک گذاری